مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:22693 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:18

با توجه به فرمايشات حضرت علي(ع) لقب معظم براي رهبر انقلاب نوعي مدح نيست؟
در پاسخ اين سؤال به اختصار مي توان گفت كه مهمترين آفت رهبران و نظام سياسي - كه از عوامل عقب ماندگي و انحطاط بسياري از جوامع بشري است - رواج روحيه تملّق و چاپلوسي است، اين پديده زشت، اثرات مخرّبي بر نظام سياسي، نخبگان سياسي و شخصيت اخلاقي مردم بر جاي مي گذارد. در چنين جامعه اي، انسان ها تحقير مي شوند و گوهر عزّت آن ها به تاراج رفته، عرصه بر افراد شايسته تنگ مي شود و ميدان براي افراد بي لياقت باز مي گردد. جامعه به جامعه اي ظالم پرور تبديل شده، نخبگان سياسي آن هيچ گاه واقعيت ها را درك نخواهند كرد؛ زيرا شخصيت خود را بسياري بالاتر از آنچه هست، مي بينند و كارهاي خود را بسيار بالاتر و مهم تر از آنچه هست مي پندارند. به تدريج احساس مي كنند كه واقعاً بالاتر از همه اند و اين باور در آن ها به وجود مي آيد كه همه بايد در مقابل آنان «بله قربان گو» و دست به سينه باشند. يكي از برنامه هاي مهم امام علي(ع)، بازگرداندن شخصيّت انساني افراد و عزّت نفس آنان بود. امام(ع) تحمل نمي كرد كه حتي يك فرد عادي، در مقابل رهبر، دست به سينه ايستد، سخني بگويد كه موجب تحقير خود، يا بزرگ شماري متملقانه گردد.. هدف امام(ع) ساختن جامعه اي متشكل از انسان هايي عزّت مند بود، تا در مقابل هيچ مقامي احساس حقارت نكرده، سر فرود نياورند؛ مردمي كه با منطق با پديده ها برخورد كنند و از گفتن سخنان حق نزد فرمانروايان خود - هر چند تلخ - ابايي نداشته باشند؛ پذيراي هيچ ظلمي نشوند و نخبگان سياسي خطاكار را به پاي ميز محاكمه بكشانند. بررسي سخنان و سيره امام علي(ع) نشان مي دهد كه آن حضرت مطلقِ احترام به رهبر را منع نفرموده بود، بلكه مدح و ستايش چاپلوسانه را مردود مي دانست؛ چنان كه آن حضرت بعد از آن كه مردي در حين سخنراني حضرت، او را ستود و درود فراوان بر او فرستاد، فرمودند: {Hفلا تكلموني بما تكلّم به الجبابره H}؛ {Mآن گونه كه سركشان را مدح مي كنيد، با من سخن مگوييدM}، {V(نهج البلاغه، خطبه 216)V}. اميرالمؤمنين(ع) خطاب به مالك اشتر مي فرمايد: «... و پرهيز از خود پسنديدن و به خود پسندي مطمئن بودن و ستايش را دوست داشتن، كه اين ها از بهترين فرصت هاي شيطان است، تا بتازد و كرده هاي نيكوكاران را نابود سازد.»، {V(نهج البلاغه، نامه 53، ص 340)V}. مهمترين دليل بر اين آن حضرت مطلقِ احترام به رهبر را منع نفرمودند، عناويني است كه ياران آن حضرت براي خطاب آن حضرت يا در مكاتبه با ايشان به كار مي بردند؛ مانند: «اميرالمؤمنين» كه در موارد متعدد نقل شده است، از جمله آن حضرت در نامه 45 مي فرمايند: {Hأقنع من نفسي بأن يقال هذا اميرالمؤمنين و...H}؛ {Mآيا بدين بسنده كنم كه مرا اميرمؤمنان گويند و...M} در نامه اي به اهل كوفه مي نويسند: {Hمن عبدالله علي اميرالمؤمنين الي اهل الكوفه...H}؛ {Mاز بنده خدا، علي اميرمؤمنان، به مردم كوفه كه در ميان انصار پايه اي ارجمند داريد و در عرب مقامي بلند!... پس به سوي امير خود بشتابيد.M}، {V(نهج البلاغه، نامه 1)V}. بنابراين، امام علي(ع) عناويني را كه ستايش چاپلوسانه نباشد و آثار زيانبار فردي و اجتماعي نداشته باشد، منع نفرموده، خود نيز به كار برده است. با توجه به دليل منع امام علي(ع) از مدح و ستايش، اين نكته مشخص مي شود كه استعمالِ وصف «معظّم» براي مقام رهبري شامل منع حضرت(ع) نمي شود؛ زيرا ستايش چاپلوسانه نيست و خصوصيات مدح منفي در آن نيست؛ بلكه، خطاب محترمانه مقام رهبري است، چنان كه درباره امام علي(ع) «اميرمؤمنان» خطاب مي كردند. ضمناً، الفاظي از قبيل «عظمي » - كه مترادف با لفظ «معظّم»، باشند - نيز براي مراجع تقليد در آيت العظمي استعمال مي شود و هيچ صبغه مدح ناشايست ندارد؛ بلكه نوعي توقير و احترام معنوي است كه در سنت اسلامي داراي مورد تأكيد مي باشد. در روايتي از امام علي(ع) آمده است: {Hمَن وقرّ عالماً فقد و قرّ اللّه H}؛ {Mكسي كه عالمي را احترام كند، خدا را احترام كرده است M}، {V(غرر الحكم، ص 47، توقير العلماء، حديث 218)V}.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.